عشق من با من بمان
ای کاش نمیرفتی تا به پای تو بسوزم موندم سر حرفم سر قولم من هنوزم هیچ وقت نمیخواستی تو بمونی تا بمونم هیچ وقت نمیزاشتی همه حرفات و بدونم ای کاش میدونستی از وقتی که رفتی من کسی ندارم ای کاش نمیرفتی از وقتی که رفتی دیگه چشمام سو نداره این خاطره تلخ منو تنها نمیزاره خیلی سوت و کوره خونه بی تو گل نازم من فکر نمیکردم توی این بازی ببازم ای کاش میدونستی از وقتی که رفتی من کسی ندارم ای کاش نمیرفتی ..داستان خلقت زن (حتما بخوانید) شارژر پاور بانک
---------------------
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت.
فرشتهای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟"
خداوند پاسخ داد:
"دستور کار او را دیدهای؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسهای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید."
Power By:
LoxBlog.Com |