عشق من با من بمان

 

 

اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

ما خلیفۀ خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

آنکه خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

 

 

روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو.

خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:14 توسط ra he le| |

 

 

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

دارم دق می کنم ، تحمل ندارم

دیگه خسته شدم ، دارم کم میارم

دلم تنگ شده و دیگه نا ندارم

همش فکر توام ، همش بی قرارم

دیگه اشکی برام نمونده که بخوام

برات گریه کنم ، فدای تو چشام

دلم داره واسه تو پرپر می زنه

تو رفتی و هنوز خیالت با منه

 

بدون تو کجا برم ، کنار کی بشینم

تو چشمای کی خیره شم ، خودم رو توش ببینم

تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده

به کی بگم یکم نازم کنه که بم نخنده

بدونه تو با کی حرف بزنم ، دردت به جونم

تو این دنیا به عشق کی ، به شوق کی بمونم

به جونه چشمات از تموم این زندگی سیرم

تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

 

قطاری که به مقصد خدا می رفت در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهانیان کرد و گفت : مقصد ما خداست ، کیست که با ما سفر کند ؟

کیست که رنج و عشق رو با هم بخواهد ؟

کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟

قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند ، از جهان تا خدا هزاران ایستگاه بود . در هر ایستگاه که قطار می ایستاد ، کسی کم می شد ، قطار می گذشت و سبک می شد ، زیرا سبکی قانون راه خداست .

قطاری که به مقصد خدا می رفت ، به ایستگاه بهشت رسید ، پیامبر گفت : اینجا بهشت است ، مسافران بهشتی پیاده شوند ، اما اینجا ایستگاه آخر نیست .

مسافرانی که پیاده شدند بهشتی شدند ، اما اندکی باز هم ماندند ، قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند . آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت : درود بر شما ، راز من همین بود ، آن که مرا میخواهد ، در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد …

و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید دیگر نه قطاری بود و نه مسافری .

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

 

زیبایی عشق به سکوته نه فریاد .

زیبایی عشق به تحمله نه خرد شدن و فرو ریختن .

عشق خیالی ست که اگه به واقعیت برسه دیگه طعم شیرینشو از دست می ده .

عشق یه کویره که عاشق تشنه با رویای سراب معشوق قدم به جلو میذاره .

عشق راه ناهمواریه که وقتی ازش گذشتی و تمام سختی ها رو پشت سر گذاشتی

می رسی به جایی که اصلا تصور نمی کردی آخرش این باشه ، مثل کسی که از

کوهی بالا می ره به امید اینکه ببینه پشت اون کوه چیه ؟ لذتش فقط امید و رویای

رسیدن به اون بالاست ، وقتی رسیدی می بینی هیچی پشت کوه نبوده و نیست ،

نا امید و خسته می شینی به این همه راهی که اومدی فکر می کنی ، البته اگه بین

راه سقوط نکنی .

عشق سخن گفتن با نگاهه .

عشق امید به رسیدن و ترس از نرسیدنه .

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

نیمه شب آواره و بی حس و حال، در سرم سودای جامی بی زوال

پرسه ایی آغاز کردیم در خیال، دل بیاد آورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی میگذشت، یک دوسال از عمر رفت و برنگشت

دل بیاد آورد اول بار را، خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازی آن اصرار را، آن دو چشم مست آهو وار را

همچو رازی مبهم و سر بسته بود، چون من از تکرار او هم خسته بود

آمد و هم آشیان شد با من او، هم نشین و هم زبان شد با من او

خسته جان بودم که جان شد با من او، ناتوان بود و توان شد با من او

دامنش شد خوابگاه خستگی، این چنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر، وای از آن عمری که با او شد به سر

مست او بودم زدنیا بی خبر، دم به دم این عشق می شد بیشتر

آمد و در خلوتم دم ساز شد، گفتگوها بین ما آغاز شد

گفتمش …

گفتمش در عشق پا برجاست دل، گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو ذورق وان شوی دریاست دل، بی تو شام بی فرداست دل

دل زعشق روی تو حیران شده، در پی عشق تو سرگردان شده

گفت…

گفت در عشقت وفادارم بدان، من تو را بس دوست میدارم بدان

شوق وصلت را به سر دارم بدان، چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من، با تو زیبا می شود فردای من

گفتمش عشقت به دل افزون شده، دل زجادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده، عالم از زیباییت مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش، طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود، بحر کس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود، همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره عافاق بود، در نجابت در نکویی طاق بود

روزگار…

روزگار اما وفا با ما نداشت، طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت، بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این قصه هجران بود و بس، حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود، در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود، سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست، ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست، این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رست، رفت و با دلداری دیگر عهد بست

با که گویم او که هم خون من است، خسم جان و تشنه خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد، این گدا مشمول آن رحمت نشد

آن طلا حاصل به این قیمت نشد، عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست، از غمش با دود و دم هم دم شدم

باده نوش غصه او من شدم، مست و مخمور و خراب از غم شدم

زره زره آب گشتم، کم شدم

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من…

عشق من از من گذشتی خوش گذر، بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن زسر، دیشب از کف رفت فردا را نگر

اخر این یک بار از من بشنو پند، بر منو بر روزگارم دل نبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود، عشق دیرین گسسته تار و پود

گر چه آب رفته باز آید به رود، ماهی بیچاره اما مرده بود

بعد از این هم آشیانت هر کس است، بعد از این هم آشیانت هر کس است

باش با او، یاد تو ما را بس است

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

امشب شب رویای تو بود و تو نبودی

در دل همه آوای تو بود و تو نبودی

 

دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد

در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی . . .

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

شارژر پاور بانک
نوشته شده در 26 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:13 توسط ra he le| |

 

 

دردم این نیست که او عاشق نیست …

 

دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است…

 

دردم اینست که با این سردی ها من چرا دل بستم . . . ؟

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:35 توسط ra he le| |

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید �

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:34 توسط ra he le| |

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید �

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:32 توسط ra he le| |

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید �

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:27 توسط ra he le| |

چگونه کسی را عاشق خود کنیم؟

 

 

اگه کسی هنوز حس بدی نسبت به ما نداشته باشه خیلی راحت تر می تونید اون رو عاشق خودتون کنید.

 

 

1. رعایت اعتدال در رابطه

 

اول از همه باید این نکته رعایت بشه که نباید بیش از حد به طرفتون نزدیک بشید و همش کنارش باشید.سعی کنید

این رابطه رو معمولی جلوه بدید. حتما یه چیزی بوده که گفتن دوری و دوستی. همیشه بودن، باعث میشه حس قشنگ

دلتنگی از بین بره و شما تکراری به نظر بیان البته زیاد دور بودن هم خوب نیست چون ممکنه کم کم از یاد برید و فراموش

بشید.

 

 

2. صمیمیت به مرور زمان

 

یکدفعه صمیمی نشید بلکه سعی کنید کم کم و به مرور زمان صمیمیت بیشتری پیدا کنید. صمیمیت بیش از حد باعث

زدگی و خستگی طرفتون از شما میشه.

 

 

3. داشتن آشنایی که با طرفتون نزدیکه

 

اگه یکی رو داشته باشید که به طرفتون نزدیک باشه خیلی خوبه. چون می تونید بوسیله اون اولا اطلاعات خوبی رو

ازش بدست بیارید مثل : چیزهای مورد علاقه اش ، حس اون نسبت به شما ، کارهای روزمره اش و ... و همچنین از

اون می تونیم به عنوان یک انتقال دهنده اخبار از طرف خودتون استفاده کنید. به صورت زیر :

 

ازش بخواهید که وقتی با طرفتون هست در مورد شما و قابلیت هاتون و خوبی هاتون صحبت کنه البته همون اندازه که

 

هستید یا دارید نه بیشتر چون دروغ می تونه اولین قدم برای تنفر از شما بشه.

 

 

4. حقیقت گو باشید

 

همیشه سعی کنید آنچه هستید و آنچه می تونید در آینده باشید را بگویید نه بیشتر.

 

شاید با تعریف بیش از حد از خود در مورد کارهای آینده محبوبیتی کسب کنید اما این کار در آینده در صورت انجام ندادن

می تونه از شما یک آدم بی دست و پا رو برای طرفتون تعریف کنه و در صورت انجام دادن سطح توقعات رو بالا ببره.

 

 

5. در ابتدا در مورد کارهای روزانش صحبت کنید

 

کارهای روزانه طرفتون رو بدونید و در ابتدا در مورد اون ها باهاش حرف بزنید و صحبتون رو پراکنده نکنید

 

 

6.تفاهم ها رو به زبون بیارید

 

چیزهای مورد علاقه طرفتون رو به صورتی بفهمید ( البته بهتره اون نفهمه که می دونید) و از اونا استفاده کنید و یا در

موردشون بپرسید

 

مثلا اگه فهمیدید طرفتون به آب پرتقال علاقه داره، از اون بپرسید : نظرت با خوردن یه لیوان آب پرتقال چیه؟ و یا می

تونید بگید : من آب پرتقال خیلی دوست دارم تو چی؟ مطمئنا اون با شنیدن این حرف سر شوق میاد و میگه : چه

تفاهمی.

 

 

7.ازش به عنوان یک حلال مشکلات استفاده نکنید

 

هیچ وقت مشکلات خود رو به صورت آشکار بیان نکنید و بزارید شما برای اون یک تکیه گاه باشید. سعی کنید طوری

 

باشید که از با شما بودن لذت ببره

 

 

8.به بهترین شکل حرف بزنید

 

درست و به آرامی حرف بزنید، شمرده و کوتاه. هرگز عصبانیت خود رو در صبحت کردنتون بروز ندید.اجازه حرف زدن به

طرفتون رو بدید.

 

سعی کنید شما سوال کننده باشید در حالی خود جواب سوال را می دونید تا شاید وقتی جواب درستی نداشت

احساس حقارت نکنه و شما به آرامی اون رو جبران کنید.

 

 

9.لبخند بزنید و مهربان باشید

 

لبخند رو با خود داشته باشید و برای تایید صحبت های طرفتون حتما از بله به همراه لبخند استفاده کنید. به طرفتون

بفهمونید از اینکه باهاش هستید لذت می برید.

 

همچنین اصل مهم مهر و محبت باید تا همیشه پای بر جا باشه و هرگز فراموش نشه.

 

 

10.ساده ولی زیبا وشیک باشید

 

سعی کنید چهرتون رو همیشه شاداب داشته باشید و هیچ وقت آشفته نباشید. لباس هایی که بهتون میاد و طرفتون

هم خوشش میاد بپوشید.

 

زیبایی رو به طوری ذاتی نشون بدید و از آرایش هایی که موجب زیبایی افراطی میشه استفاده نکنید چون ممکنه وقتی

طرفتون شما رو در حالت عادی ببینه از شما دل سرد بشه.

 

 

11.در مورد مسائلی مانند : عشق حرف بزنید

 

در مکالمات از خودتون ( شما و طرفتون ) حرف بزنید، البته به اندازه. بعضی وقت ها در مورد عشق ، دوست داشتن ،

حس قشنگ عاشق شدن و از این موارد به صورت سوال جوابی حرف بزنید و نظرش رو بدونید.

 

 

12.پرسش های منفی تضمینی بپرسید

 

گاهی اوقات پرسیدن سوالاتی به صورت منفی که خودتون جوابش رو می دونید باعث میشه طرفتون عشقش رو نسبت

به شما نشون بده.البته حتما باید خودتون قبل جوابش بدونید در جواب چه خواهد گفت. این تکنیک می تونه برای خیلی

ها موثر باشه.

 

مثلا ازش بپرسید : تو از من بدت میاد، مگه نه؟ ( البته اگه مطمئنید میگه نه خیلیم دوست دارم ، بپرسیدا) طرفتون چند

ثانیه به فکر فرو میره و بعدش جواب مورد علاقتون رو بهتون میده و البته این سوال اون رو به این فکر فرو می بره که چرا

همچین حرفی رو زد و از اون به بعد سعی میکنه عشقش رو نسبت به شما بیشتر نشون بده./ بیش از حد از این روش

استفاده نکنید.

 

 

13.هدیه بدهید

 

به مناسبت های مختلف و یا بی دلیل به طرفتون کادو بدید.

 

بهتره در ابتدا کادوهای بسیار گران بها خریداری نکنید چون این امر بی دلیل باعث بالا رفتن سطح توقع طرفتون میشه و

اگر روزی شما به مناسبتی کادوی مورد علاقه اش رو که ممکن بسیار گران بها هم باشه تهیه نکنید موجب شده علاقه

طرفتون بهتون صفر بشه.

 

این به این معنی نیست که طرفتون به خاطر پول و یا کادوهاتون شما رو دوست داره بلکه خودتون این طوری بهش

فهموندین و سطح توقع اون رو بیش از اندازه کردید.

 

هدیه ای بدید که بسیار مورد استفاده اش باشه تا هر وقت ازش استفاده میکنه به یاد شما بیوفته. شما هم ازش

بپرسید که از اون کادو استفاده می کنه و یا ازش خوشش اومده.

 

 

14.احترام بزارید

 

همیشه برای طرفتون احترام فوق العاده ای قائل شوید. هیچ گاه در مکالتون دیگران رو ازش برتر جلوه ندید، هر چند در

ظاهر شایذ عکس العملی نداشته باشه اما در درون با خود هر لحظه به یاد حرفتون می افته و غصه می خوره که امکان

کم رنگ شدن عشق و عقده شدن این موضوع هست.

 

 

15.بدی هاش را هرگز بهش نگوید

 

به طرفتون بدی هاش رو به طور آشکار نگید بلکه سعی کنید اون رو حل کنید و یا بهش بفهمونین بدی هاش و

مشکلاتش رو دوست دارید حل کنید

 

 

16.خوبی هاش رو براش تکرار کنید

 

هر فردی به طور ذاتی برخی خصوصیات رو داره که موجب برتری اون نسبت به بقیه میشه .

 

مثلا اگه نقاشیش خوبه می تونید در مورد این موضوع پا فشاری بیشتری کنید و اون برای دارا بودن این خاصیت تحسین

کنید.همچنین قابلیت های خودتون رو بهش نشون بدید تا احساس افتخار کنه.

 

 

17.خودتون عاشق باشید

 

برای اینکه کسی عاشقتان باشد بهتر است در ابتدا خود یک عاشق واقعی باشید و این رو بارها به طرفتون ثابت کنید.

 

 

18.الگو عشق برای خود داشته باشید

 

خود را باور داشته باشید . امیدوار به آینده و به خدایتان زیاد فکر کنید چون او خالق عشق است . اگه به یک عشق

واقعی فکر می کنید خدا بهترین و بزرگترین عاشق است پس بهترین الگو در نزدیکی شماست.

 

 

19.از عشقتون سو ء استفاده نکنید

 

نزارید عشقی که دوست دارید طرفتون بهتون داشته باشه باعث بشه اون چیزی رو از دست بده و یا بعدا پشیمون

بشه. باهاش زیاد در مورد این موضوع حرف بزنید.

 

بیش از خودتون به فکر اون باشید تا به این صورت عشق خودتون رو ثابت کنید.

 

 

20.ثابت کنید یک همدم خوب می تونید باشید

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:14 توسط ra he le| |

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید �

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:12 توسط ra he le| |

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید �

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:11 توسط ra he le| |

کارت پستال-کارت های تبریک-پستال کارت-kart postal-تصاویر مناسبتی

شارژر پاور بانک
نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:8 توسط ra he le| |

بعضی شبها تو زندگیم هست که

 

کاملا آمادگی دارم سرم ُ بذارم بمــــیرم

 

قارغ از تمامِ کارهایی که کردم و نکردم

 

بی خـــــیال از همه چی ....

 

خـــــیلی آروم

 

*** مثلِ همین امشب ***

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 23:36 توسط ra he le| |

بعضی وقتا

 

گوشه ی سمت راست زندگیم دنبال 58568372203669885111.png میگردم!

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 23:34 توسط ra he le| |

وقتی تو نیستی

 

نه هست های ما

 

چونان که بایدند ...

 

نه باید ها ...

 

هر روز بی تو

روز مباداست !

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 23:18 توسط ra he le| |

صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو

 

 

یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو

 

تو اگر کوچ کنی قلب خدا می شکند

 

صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو ...

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 21:41 توسط ra he le| |

مرا ببخش که ســــاده بودنم دلت را زد...
 

مرا ببخش اگر عشــــق ورزیدنم چشمانت را بست...!!!
 

می روم تا آنان که توانا ترند... تو را به اوج
 
 
 
بودنــــت برسانند ...
شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 21:38 توسط ra he le| |

میگذرد لحظه ها ، لحظه های بی تو بودن ، ثانیه هایی که خیلی کند میگذرد !


دلم میخواهد لحظه ها و ثانیه ها تند تر از همیشه سپری شوند و

لحظه ای که روزها آرزوی آن را داشتم فرا رسد...


لحظه دیدار ، یک لحظه رویایی و فراموش نشدنی...

نفسی تازه ، دلی عاشقتر از همیشه و آرزویی که به حقیقت پیوسته است...

میشمارم تک تک ثانیه ها را ، مینشینم به انتظار طلوعی دیگر

و حسرت روزهای لبخند و شادی را میکشم !

به امید دیدن تو ، به امید رسیدن به تو و به امید بودن تو در کنارم زنده ام ...

با رفتنت مطمئن باش که من نیز خواهم رفت !

تو به سوی خوشبختی ، من به سوی دنیایی دیگر !

میگذرد لحظه های عاشقی ، لحظه هایی که با دوری همراه هست و با فاصله هم صداست !


سردتر از همیشه ، روزهایی بی عاطفه تر از گذشته!

کاش خزان بی عاطفه دلم به پایان رسد..

و بار دیگر خورشید طلوعی دوباره در آسمان ابری و دلگرفته دلم داشته باشد....

به انتظار خورشید و به انتظار لحظه دیدارت خواهم نشست ای بهترینم!

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 21:33 توسط ra he le| |

 

 

می گویند : شاد بنویس ...

 

نوشته هایت درد دارند!

و من یاد ِ مردی می افتم ،

که با کمانچه اش ،

گوشه ی خیابان شاد میزد...

اما با چشمهای ِ خیس ...!!

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:34 توسط ra he le| |

 

گنجشک می خندید به اینکه چرا هر روز

بی هیچ پولی برایش دانه می پاشم...

من می گریستم به اینکه حتی او هم

محبت مرا از سادگی ام می پندارد...

 

 

 

 

 

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:32 توسط ra he le| |

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

شارژر پاور بانک
نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:28 توسط ra he le| |

تو نسیتی که ببینی

تو نیستی که ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است

چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست

چگونه جای تو در جان زندگی سبز است

هنوز پنجره باز است

تو از بلندی ایوان به باغ می نگری

درخت ها و چمن هاو شمعدانی ها

به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر

به آن نگاه پر از آفتاب مینگرند

تمام گنجشکان

که درنبودن تو

مرا به باد ملامت گرفته اند

ترابه نام صدا می کنند

هنوز نقش ترا از قراز گنبد کاج

کنار باغچه

زیر درختها لب حوض

درون اینه پاک آب می نگرند

تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است

طنین شعر تو مگاه تو درترانه من

تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد

نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید

به روی لوحسپهر

ترا چنانکه دلم خواسته است ساخته ام

چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر
به چشم همزدنی

میان آن همه صورت تراشناخته ام

به خواب می ماند

تنها به خواب می ماند

چراغ

اینه

دیوار
بیتو غمگینند

تو نیستی که ببینی

چگونه با دیوار

به مهربانی یک دوست ازتو می گویم
تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار

جواب می شنوم

تو نیستیکه ببینی چگونه دور از تو

به روی هرچه دراین خانه ست

غبار سربی اندوه بالگسترده است

تو نیستی که ببینی دل رمیده من

بجز تو یاد همه چیز را رهاکردهاست

غروب های غریب

در این رواق نیاز

پرنده ساکت و غمگین

ستارهبیمار است

دو چشم خسته من

در این امید عبث

دو شمع سوخته جان همیشهبیدار است

تو نیستی که ببینی...

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 15:10 توسط ra he le| |

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم

 

الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم

گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم

 

بنشین که با من هر نظر،با چشم دل ،با چشم سر

هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم

 

بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت

وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم

 

بوسم تو را با هر نفس ، ای بخت دور از دسترس

وربانگ برداری که بس ! غمگین تماشایت کنم

 

تا کهکشان ، تا بی نشان ، بازو به بازویت دهم

با همزمانی ، همدلی ، جان را هم آوایت کنم

 

ای عطر و نور توامان یک دم اگر یابم امان

در شعری از رنگین کمان با نوی رویایت کنم

 

بانوی رویاهای من ، خورشید دنیاهای من

امید فرداهای من ، تا کی تمنایت کنم ؟

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 15:8 توسط ra he le| |

مهرورزان زمان های کهن

هرگز از خویش نگفتند سخن

که در آنجا که تویی

بر نیاید دگر آواز از من

ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد

هر چه میل دل دوست

بپذیریم به جان

هر چیز جز میل دل او

بسپاریم به باد

آه

باز این دل سرگشته من

یاد ‌آن قصه شیرین افتاد

بیستون بود و تمنای دو دوست
آزمون بود و تماشای دو عشق

در زمانی که چو کبک

خنده می زد شیرین

تیشه می زد فرهاد

نه توان گفت به جانبازی فرهاد افسوس

نه توان کرد ز بیدردی شیرین فریاد

کار شیرین به جهان شور برانگیختن است

عشق در جان کسی ریختن است

کار فرهاد برآوردن میل دل دوست

خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن

خواه با کوه در آویختن است

رمز شیرینی این قصه کجاست

که نه تنها شیرین

بی نهایت زیباست

آن که آموخت به ما درس محبت می خواست

جان چراغان کنی از عشق کسی

به امیدش ببری رنج بسی

تب و تابی بودت هر نفسی

به وصالی برسی یا نرسی

سینه بی عشق مباد

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 15:6 توسط ra he le| |

کوچه

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق ديوانه کهبودم

در نهانخانه جانم گل ياد تو درخشيد

باغ صد خاطره خنديد

عطر صد خاطره پيچيد

يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم

پر گشوديم ودر آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لبان جوی نشستیم .....

تو همه راز جهان ریخته در چشمان سیاهت

من همهمحو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بختخندان و زمان رام

خوشه ماه فروريخته در آب

شاخهها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل سنگ....

.همه دل داده به آوای شباهنگ

يادم آید تو به منگفتی از اين عشق حذرکن

لحظه ای چند بر اين آب نظر کن

آب آینه عشق گذراناست

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باشفردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی از اين شهرسفر کن

با تو گفتم حذر از عشق ندانم

سفر از پيش توهرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد..   

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم

نهگسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همهجا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر ازپيش تو هرگز نتوانم نتوانم

اشکی از شاخه فرو ریخت

. مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت

اشک در چشم تولرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگراز تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم نگسستمنرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب وشبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر ازآن کوچه گذر هم

بی تو اما به چه حالی من ازآن کوچه گذشتم.

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:54 توسط ra he le| |

سخت است حرفت رانفهمند،سخت تراین است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

 

حالا میفهمم،که خداچه زجری میکشدوقتی این همه آدم حرفش راکه نفهمیده اند هیچ،

اشتباهی هم فهمیده اند!!!!!!!!!!

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:52 توسط ra he le| |

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:50 توسط ra he le| |

این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:40 توسط ra he le| |

 
خدا جون میشه تو امشب منو تو بغلت بگیری؟


بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری.


خدا جون میگن تو خوبی مثل مادر می مونی


اگه راست میگن ببینم عشق من کجاست میدونی؟


خدا جون میشه یه کاری بکنی به خاطر من؟


من می خوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن.


من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته؟


خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته.


زنده بودن یا مردن من واسه اون فرقی نداره.


اون می خواد که من نباشم باشه اشکالی نداره.


خدا جون می خوام بمیرم تا بشم همیشه راحت



ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه ی یه ساعت


خدا جون میشه تو امشب منو تو بغلت بگیری؟


بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری...

 


شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:39 توسط ra he le| |

ماه من ، غصه چرا ؟!

 

آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز

 

مثل آن روز نخست

 

گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !

 

یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان

 

نه شکست و نه گرفت !

 

بلکه از عاطفه لبریز شد و

نفسی از سر امید کشید

ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید

زیر پاهامان ریخت ،

تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست !

ماه من غصه چرا !؟!

تو مرا داری و من

هر شب و روز ،

آرزویم ، همه خوشبختی توست !

ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن

کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند ...

ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست،

با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن

وبگو با دل خود ،

 

که خدا هست ، خدا هست !

 

او همانی است که در تار ترین لحظه شب، راه نورانی امید

 

نشانم می داد ...

 

او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،

 

غرق شادی باشد ....

 

ماه من !

 

غصه اگر هست ! بگو تا باشد !

 

معنی خوشبختی ،

 

بودن اندوه است ...!

 

این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور

 

چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند

 

همه را با هم و با عشق بچین ...

 

ولی از یاد مبر،

 

پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا

 

و در آن باز کسی می خواند ،

 

که خدا هست ، خدا هست

 

و چرا غصه ؟1 چرا !؟!

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:24 توسط ra he le| |

 

تو که دستت به نوشتن آشناست

دلت از جنس دل خسته ی ماست

دل دریا رو نوشتی

همه دنیا رو نوشتی

دل ما رو بنویس



بنویس هر چه که ما رو به سر اومد

بد قصه ها گذشت و بدتر اومد

بگو از ما که به زندگی دچاریم

لحظه ها رو می کشیم نمی شماریم

بنویس از ما که در حال فراریم

توی این پاییز بد فکر بهاریم



دست من خسته شد از بس که نوشتم

پای من آبله زد بس که دویدم

تو اگر رسیده ای ما رو خبر کن

چرا اونجا که تویی من نرسیدم



تو که از شکنجه زار شب گذشتی

از غبار بی سوار شب گذشتی

تو که عشق و با نگاه تازه دیدی

بادبان به سینه ی دریا کشیدی



بنویس از ما عشقو نشناختیم

حرف خالی زدیم و قافیه باختیم

بگو از ما که تو خونمون غریبیم

لحظه لحظه در فرار و در فریبیم

بگو از ما که به زندگی دچاریم

لحظه ها رو می کشیم نمی شماریم



دل دریا رو نوشتی

همه دنیا رو نوشتی

دل ما رو بنویس

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 14:22 توسط ra he le| |

می بخشم کسانی را که هر چه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند

و مرا در دور دست خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم ،

پروردگارا. به من بیاموز در این فرصت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند

شارژر پاور بانک
نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:33 توسط ra he le| |

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

شارژر پاور بانک
نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:3 توسط ra he le| |

هر چقدر هم که بگویی :
تنهایی خوب است؛
هم من و هم تو میدانیم که:

تنهایی خوب نیست ...
ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی ، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند ...

 

 

 

به تنهایی و بدون تو روزگار میگذرانم ؛

 

 

 

ناراحت نباش ، این روزها همه کمکم میکنند باور کنم :

تنهایی خوب است ...

 

شارژر پاور بانک
نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت 20:23 توسط ra he le| |

 

شارژر پاور بانک
نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت 20:8 توسط ra he le| |


Power By: LoxBlog.Com